• امروز : شنبه - ۲۱ مهر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Saturday - 12 October - 2024

::: آخرین مطالب

در ستایش یک انتخاب احمد دهقان آرامگاه فردوسی بازگشت به انتها از ازل تا ابد مروری کوتاه بر وقایع ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ برای صیانت از نام خلیج فارس نیازمند عزم ملی هستیم درباره پوشش و لباس زنان در جزیره کیش درنگی بر حق حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی پیشینه تاریخی رادیو در تهران سینما صنعتی زندگی و مرگ افشار طوس پارسه بازشناسی نمادهای انسانی نوروز سیمای جهانی نوروز ایرانی نمادشناسی سفره هفت‌ سین و نوروز نوروز، جشنِ رستاخیز نظام اسطوره‌ای نوروز جشن آتش‌ افروزان درس‌ گفتار تئاتر شهر و عناصر پیرامونی حواس پرتی درس گفتار سینما و سینماداری در خیابان لاله‌زار کلیمیان ایران مشروطه ایرانی تکیه دولت، آغاز تا سرانجام تکیه دولت دفتر شناخت محله اودلاجان دفتر راهنمای تخصصی خانه موزه مقدم شناخت‌نامه | میرزاده عشقی درس گفتار کوچه اتابک دفتر راهنمای تخصصی موزه ایران باستان درس گفتار کوچه دندانساز درس گفتار باغ علاءالدوله جمع‌خوانی درباره تهران درس‌ گفتار کوچه پشت شهرداری درس گفتار باغ لاله‌زار سفرنامه مصور ناصرالدین شاه به فرنگ ایران و ظرفیت پنهان گردشگری شیعه اصول رهبری استراتژیک همچنان نیازمند گفتگو هستیم مروری کوتاه بر وقایع ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ پرونده ویژه «خیر قرآنی» را در فصلنامه آوای خیر ماندگار بخوانید چهار عنوان کتاب با موضوع تاریخ تهران منتشر شد تهران چیست و تهرانی کیست؟ روی خط تردید مهاجرت، عامل بقا و زوال تهران است نشست تخصصی شناخت باغ لاله‌زار برگزار شد. خانه ارغوان ارگ کریم‌خان زند سیمای معماری شهری تهران

18

تهران چیست و تهرانی کیست؟

  • کد خبر : 1156
  • 06 شهریور 1401 - 8:57
تهران چیست و تهرانی کیست؟
هویت تهرانی، یک هویت ایرانشهری است. چراکه در نتیجه یک تعامل زیستی طولانی مدت، موفق شده تا عناصر هویت ایرانشهری را درک و آن‌ها را بومی‌سازی نماید؛ آنگونه که خدشه‌پذیری هر یک از آن‌ها می‌تواند بخشی از هویت ایرانشهری آن را خدشه‌پذیر سازد.

پاسخ به پرسش چیستی و چرایی در علوم انسانی، تبیین نوعی انگاره هویتی است که نسبت فرد را با خود و پیرامون خود برقرار می‌سازد.

رویکرد معناشناختی به این پرسش ما را متوجه دو گزاره انسان به مثابه متغیر و فضا به عنوان عامل تثبیت کننده می‌نماید. به این ترتیب با پرسشی مواجه هستیم که از یک سو نظر به سویه‌های انسان‌شناسی دارد و از سوی دیگر عامل ایستایی محیط را مهم قلمداد می‌کند. اگرچه می‌دانیم شهر گزاره‌ای ثابت و ساکن نیست و لحاظ قراردادن آن به عنوان مدل ایستای این معادله تنها در صورت است که اتفاق می‌افتد و در معنا به نسبت پویایی انسان او نیز تحرک‌پذیر است.

برقراری نسبت فرد با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، نوعی هویت مکانی و فرهنگی را باعث می‌شود که متفاوت از انواع دیگر هویت‌ها است. به تعبیر دیگر یک تهرانی از هویتی برخوردار است که یک مشهدی یا گیلانی از آن برخوردار نیست. این هویت تحت تاثیر داده‌هایی است که هر فرد به واسطه رابطه‌ای که با شهر برقرار می‌کند، آن‌ها را دریافت و به کار می‌برد. در فرایند این رفتار است که عنصر هویتی شکل می‌گیرد.

شکل ساده پاسخ به این پرسش این است که تهران شهری است که در تعامل با تهرانی رشد کرده و به کمال می‌رسد. در این گزاره با تغییر نام شهر می‌توان به نتایجی شبیه همین پاسخ دست پیدا کرد.

حال پرسش دیگری را طرح می‌کنم و آن اینکه آیا یک تهرانی در شیراز می‌تواند به ایجاد رابطه‌ای شبیه آن چیز که در تهران تجربه زیستی آن را دارد، موفق شود. یا به عکس، یک شهروند سنندجی در تهران قادر به آفرینش هویتی از نوعی که در شهر خود ایجاد می‌کند، هست؟

پاسخ به این پرسش دشوارتر از پاسخی است که پیش‌تر بیان شد. به نظر من تهران متفاوت از شهرهای دیگر این امکان را فراهم ساخته تا گروه‌های غیر بومی بتوانند با آن تعامل کرده و موفق به ایجاد رابطه باشند. شکل رفتاری شهرهای بزرگ و مهاجرپذیر از این گونه است. با این وجود نوع رابطه هویتی یک تهرانی با شهر و زادگاه خود پیچیده‌تر از رابطه‌ای است که یک آذری یا گیلانی با این محیط برقرار می‌کند. حتی پیچیده‌تر از رابطه‌ای است که آن‌ها با شهر و زادگاه خود برقرار می‌کنند.

شهر مهاجرپذیر یک خصوصیت ویژه دارد که در شهرهای مهاجرفرست این ویژگی بسیار کمرنگ و در مواردی نایاب است. وجود ظرفیت‌های تعاملی در شهرهای بزرگ، پذیرش فرهنگ‌های متفاوت را ممکن می‌سازد. خوانش چنین شهرهایی گستره وسیع‌تری از خوانش رسمی شهرهای کوچک را شامل می‌شود و این خصوصیت در نهایت به ایجاد حس تعلق به شهر کمک می‌کند. در حالی که شهر کوچک ناتوان از ایجاد چنین رابطه‌ای است و ظرفیت‌های اجتماعی محدودی برای پذیرش خوانش‌های متفاوت از خود نشان می‌دهد.

شهروند مهاجر برای ایجاد رابطه با محیط بخشی از توان فرهنگی و تمدنی خود را مصرف می‌کند. این سرمایه اجتماعی در نهایت به افزاش تاب آوری فرهنگی شهر میزبان منجر می‌شود. آنگونه که می‌تواند در برابر بحران‌های بزرگ اجتماعی، خود را بازیابی کرده، در مقابله با آن توان افزایی نماید. بحران‌هایی که هر شهر دیگر در مصاف با آن محکوم به شکست هستند، در کلان شهرهای بزرگ ایجاد ظرفیت و فرصت اجتماعی می‌کنند. این خصویتی است که تهران و تنها تهران از آن برخوردار است.

هویتی که فراتر از جغرافیای شهر رقم خورده و نوعی هویت ملی به شمار می‌آید، تهران را متفاوت و تهرانی را مجزا از دیگر هم‌وطنان خود می‌سازد. این هویت همان گونه که اشاره شد، انگاره‌های هویت ملی را بر دوش می‌کشد و این توان را دارد تا در دفاع از خود ظرفیت‌های فرهنگ، قومیت و حتی ملیت‌های مختلف را به خدمت بگیرد.
به این ترتیب است که هویت تهرانی، یک هویت ایرانشهری است. چراکه در نتیجه یک تعامل زیستی طولانی مدت، موفق شده تا عناصر هویت ایرانشهری را درک و آن‌ها را بومی‌سازی نماید؛ آنگونه که خدشه‌پذیری هر یک از آن‌ها می‌تواند بخشی از هویت ایرانشهری آن را خدشه‌پذیر سازد.

لینک کوتاه : https://rahimnavaz.com/?p=1156
  • نویسنده : مرتضی رحیم نواز
  • 895 بازدید

پیشنهادهای مرتبط