پارسه بهعنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی جهان باستان، نام باستانی شهری است که امروزه تحت عنوان «تخت جمشید» آن را میشناسیم. پایتخت باشکوه امپراتوری هخامنشی که ساخت آن به دستور داریوش اول در سال ۵۱۲ پیش از میلاد بنیان نهاده شد و در حالی در آتش اسکندر مقدونی سوخت که هنوز پس از بیش از دو سده، فرایند ساخت آن تکمیل نشده بود.
این مجموعه پادشاهی با ارتفاع ۱۷۷۰ متر از سطح دریا، بر روی صفهای با ارتفاع ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگه مرودشت قرارگرفته و از طریق دو پلکان که در بخش شمال غربی آن تعبیهشده، امکان دسترسی به بخشهای مختلف آن ممکن است. کوه رحمت سمت شرقی این مجموعه را تشکیل داده و سه طرف دیگر آن در درون جلگه مرودشت پیش رفته است. ابعاد پارسه در جبهه شرقی ۴۳۰ متر، جبهه غربی ۴۵۵ متر، جبهه شمالی ۳۰۰ متر و در جبهه جنوبی ۳۹۰ متر است که بهاینترتیب مساحتی در حدود ۱۲۵۰۰۰ مترمربع را شامل میشود.
بررسیهای عملی مؤید این نکته است که داریوش در هنگام ساخت این مجموعه عظیم طرح اصلی و نهایی این مجموعه را میدانسته و عمارتهای کنونی، باکمی بروز خلاقیت و رأی پادشاهان در واقع اجرای طرح اولیهای است که در ابتدای امر برای آن در نظر گرفتهشده است و ازآنجاکه عملاً امکان تکمیل آن در طول دوران شاهی داریوش بزرگ ممکن نبود، لذا فرایند ساخت آن بهعنوان وظیفهای بر دوش سایر پادشاهان این دودمان قرار گرفت و ساخت آن در تمام طول برپایی سلسله هخامنشی به درازا انجامید.
ساخت پارسه بهشدت متأثر از فرهنگهای مختلف سرزمینهایی است که در قلمرو این پادشاهی قرار داشت، تأثیرپذیری فرهنگی ـ تمدنی پارسیان از سرزمینهای دیگر امری اثباتشده است و سابقه آن را میتوان در پاسارگاد، شوش، هگمتانه و نیز بسیاری از عرصهها مشاهده نمود. ازاینرو این مجموعه پادشاهی بهعنوان مهمترین مرکز سیاسی پارسیان از این قاعده مستثنا نبوده و پارسها از منابع و فرهنگ غنی تمدنهایی چون ماد، اوراتو، مصر، بابل، لیدیه و … در ساخت و گسترش آن بهرهمند بوده و برای ساخت آن از معماران، هنرمندان و متخصصان آشوری، مصری، اوراتوئی، بابلی، لودی، ایونی، هندو، سکائی و … استفاده فراوان کردهاند.
نام این مجموعه پادشاهی به استناد کتیبههای موجود پارسه به معنای شهر پارسیان است. در منابع یونانی این نام با همین معنا به شکل پرسپولیس درآمده است.
با ورود اعراب مسلمان و عدم توانایی آنها در مطالعه خطوط میخی کتیبههای موجود، نام این شهر به تخت جمشید تغییر یافت، چراکه آنها برای جمشید بهعنوان نخستین پادشاه اساطیری ایرانی عظمت فراوانی متصور بودند و ازاینرو گمان میکردند چنین مجموعه بزرگی میبایست به دستور وی و توسط گروهی از دیوان که در فرمان او بودند بنا شده باشد. مسلمانان همچنین به آن هزار ستون و چهلمنار نیز میگفتند.
مجموعه پارسه از بخشهای مختلفی تشکیل شده است که هرکدام از آنها در دورهای از حکومت پارسیان و توسط پادشاهی از این سلسله بنیان گذاشتهشده است. ورودی این مجموعه سترگ پلکانی است که افراد از طریق آن میتوانند به روی صفه انتقال پیدا کنند.
این مجموعه پلکانی که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی پارسه قرارگرفته، از هر دربردارنده ۱۱۱ پله پهن به ارتفاع ۱۰ سانتیمتر است. بالای پلکانها، دروازه ملل با ارتفاع ۱۰ متر بهعنوان ورودی مجموعه پارسه قرار دارد که از آثار دوران خشایارشا میباشد. بر سر در این دروازه عظیم کتیبهای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی قرار دارد که در آن خشایار شاه ضمن ستایش اهورامزدا و معرفی خود ساخت این بارگاه را به توفیق و کمک اهورامزدا میداند.
یکی از باشکوهترین و زیباترین نقش برجستههای ایران باستان بر درگاههای غربی و شرقی این دروازه حجاریشده است که شامل نقش دو جفت گاو عظیمالجثه با سر انسانی است.
بعد از دروازه ملل، گذرگاهی به طول ۹۲ و عرض ۱۰ متر قرار دارد که به آن خیابان سپاهیان اطلاق میشود و دروازه ملل را به دروازه ناتمام و ایوان شمالی کاخ صدستون متصل میسازد.
بقایای دیوارهای خشتی قطوری که در دو طرف این خیابان به چشم میآید بیانگر این نکته است که این مکان درواقع محل استقرار گارد تشریفات است، چراکه در طول آن به فاصله ۷ متر از یکدیگر، طاقچههایی تعبیهشده است که بهاحتمال فراوان محل استقرار سربازان و افسران گارد بوده است.
کاخ آپادانا در جنوب دروازه ملل و خیابان سپاهان، درواقع قدیمیترین بنای این مجموعه تاریخی است که دسترسی به آن از طریق دو پلکان شمالی و شرقی امکانپذیر است. در پلکانهای شرقی دو بخش شمالی و جنوبی قرار دارد که بر دیواره هر یک از این بخشها نقوش حجاریشدهای به چشم میخورد که از منظر تاریخی بسیار با ارزش هستند، در پلکان رو به شمال نقشهایی از فرماندهان عالیرتبه نظامی مادی و پارسی به تصویر درآمده، درحالیکه در دست آنها گلهای نیلوفر آبی قرار دارد. در جلوی این افراد، «گارد جاویدان» در حال ادای احترام دیده میشوند. در ردیف بالایی این نقش نگاره نیز افرادی هستند که با هدایایی در دست به کاخ نزدیک میشوند.
بر دیواره پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشور و اقوام مختلفی چون مادی، ایلام، پارت، سغدی، مصر، باختر، سیستان، ارمنستان، بابل، کلیکیه، سکاها، ایونی، سمرقند، فنیقیها، کاپادوکیه، لیدیه، اراخوزی، هند، مقدونیه، اعراب، آشور، لیبی و حبشه به همراه هدایای تقدیمی دیده میشوند.
این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده است، محلی ویژه برای برگزاری جشنهای نوروزی و نیز پذیرش نمایندگان کشورهای تحت حاکمیت ایران است. کاخ توسط پلکانی که در قسمت جنوب غربی آن قرار دارد به کاخ تچرا یا کاخ آینه که کاخ اختصاصی داریوش بزرگ است ارتباط پیدا میکند.
این کاخ که مقر زمستانی داریوش بوده است و سنگهای آن بهقدری صیقلی است که بهمانند آینه انعکاسدهنده تصاویر است، ازاینرو به آن کاخ آینه نیز گفتهاند. بر دیوارههای پلکان این کاخ نقش برجستههای گوناگونی از داریوش اول، خشایارشا، اردشیر سوم، شاپور دوم، عضد الدوله دیلمی، بهاء الدوله دیلمی، علی آققویونلو و سلطان ابراهیم میرزا تیموری است.
کاخ تچر در ابعاد ۴۰ در ۳۰ متر، بر روی سکویی بنا شده که بهطور تقریبی ۲۰ ۲٫ تا ۳ متر از کف آپادانا و حیاط مجاورش بلندتر است. کاخ مشتمل بر یک تالار مرکزی ۱۲ ستونی با اتاقهای کوچک جانبی، دو اتاق مربع شکل چهارستونی و یک ایوان ۸ ستونی با دو اتاق جنبی است. تالار مرکزی شش در دارد که دو در آن به ایوان جنوبی، دو در به اتاقهای شمالی، یک در به اتاق شرقی و یک در دیگر هم به کفشکن غربی مرتبط است.
کاخ سهدر یا تالار شورا، یکی دیگر از بناهای این مجموعه است که در مرکز کوشک شاهی پارسه قرارگرفته و از طریق سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه پیدا میکند و ساخت آن را به اردشیر یکم نسبت دادهاند.
کاخ دیگری که در جنوب غربی تختگاه و در غرب کاخ هدیش قرارگرفته که به استناد کتیبهای که در آن یافت شده ساخت آن در زمان سلطنت خشایارشا آغاز و در دوران پادشاهی اردشیر یکم به پایان رسیده است.
کاخ هدیش بهعنوان کاخ خصوصی خشایارشا در مرتفعترین قسمت صفه تخت جمشید قرارگرفته و از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد و به سبب ویرانی شدیدی که آتشسوزی برجای گذاشته، اطلاعات چندانی از آن در دسترس نیست جز اینکه کاخ درمجموع از ۳۶ ستون سنگی بزرگ تشکیل شده بوده است. باستان شناسان معتقدند سپاهیان اسکندر به آتش کشاندن پارسه را از این کاخ آغاز کردند تا بدینوسیله انتقام به آتش کشیده شدن آتن به دست خشایارشا را گرفته باشند.
کاخ ملکه (حرمسرا) که آنهم توسط خشایارشا ساخته شد، در جنوب شرقی کاخ هدیش قرارگرفته و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایینتری واقع است. امروزه از این کاخ که در جریان خاکبرداری سال ۱۹۳۱ توسط پروفسور ارنست امیل هرتزفلد ساختمان آن نوسازی شد و بخشهایی از آن شامل یک ایوان، دو نگارخانه و یک تالار بهعنوان موزه و اداره مرکزی تأسیسات تخت جمشید استفاده میگردد.
دومین کاخ وسیع پارسه، کاخ صد ستون است که در شرق حیاط کاخ آپادانا قرار دارد و ساخت آن در زمان خشایارشا آغاز و در دوران اردشیر یکم به پایان میرسد.
تالار بزرگ که بخش اصلی کاخ را تشکیل داده است مربعی به ابعاد ۵/۶۸ متر است که در آن ۱۰ ردیف ۱۰ ستونی قرارگرفته که به همین سبب به آن کاخ صد ستون اطلاق میکنند که در واقع بایستی به نام صحیح آنکه تالار تخت است، نامیده شود، چراکه تالار صد ستون، بهواقع مکانی است که بهعنوان خزانه شاهنشاهی مورداستفاده قرار داشته است.
سطح تالار مرکزی در حدود ۲ متر پایینتر از سطح کاخ آپادانا است و در هر ضلع از دیوارهای آن ۲ درگاه تعبیهشده است که از طریق آنها به دالانها، صندوقخانهها و ایوان اصلی دسترسی دارد. در دو سوی ایوان، دو اتاق به سربازان اختصاص داشته است. درگاههای شمالی از بقیه درگاههای این تالار از حیث ارتفاع بلندتر است. در شمال ایوان شمالی، حیاطی بزرگ است که از طریق ضلع شرقی به مجموعه ساختمانی مشتمل بر تالارها، انبارهای سربازی، راهروها و دالانهای کوچکتر متصل میشود، در شمال این حیاط کاخ نیمهتمامی است و در غرب آن نیز حیاط و دالانی بلند قرار دارد.
خزانه شاهی در شرق کاخ ملکه، مشتمل بر یک تالار ۹۹ ستونی، یک تالار صد ستونی، تعدادی سالن، اتاق و دو حیاطخلوت است که توسط حصاری ضخیم و خیابانی پهن از مابقی قسمتها جداشده است. این مکان از بناهایی است که به دستور داریوش اول ساخته شد و خشایارشا نیز در آن تغییراتی را اعمال نمود. این مجموعه از چند اتاق نگهبانی و چند تالار بزرگ برای نگهداری از گنجینه شاهی تشکیل شده بود و بر اثر یورش اسکندر و آتشسوزی پارسه بهشدت آسیب دید.
از دیگر بخشهای این مجموعه عظیم سلطنتی، آرامگاههای منسوب به اردشیر دو و اردشیر سوم است که در شمال شرقی چاه سنگی و در مقابل صد ستون قرارگرفته و بهمانند آرامگاه داریوش اول در نقش رستم بر بدنه صخرهای کوه رحمت کندهشده و ارتفاع قرارگیری آن ۴۰ متر از سطح زمین است.