آنچه امروزه بهعنوان ارگ تبریز شناخته میشود، بخشی از ایوان جنوبی عمارتی است که عملیات ساخت آن بهمنظور مسجد و آرامگاه علیشاه در سال ۶۹۷ خورشیدی به دستور خواجه تاجالدین علیشاه جیلانی وزیر مقتدر سلطان محمد خدابنده الجایتو و سلطان ابوسعید بهادر خان از پادشاهان ایلخانی، آغاز و در سال ۷۱۷ خورشیدی به سبب مرگ بانی و سپس فروریختن سقف بنا بهصورت نیمهکاره متوقف ماند.
این بنای تاریخی که ساخت آن تحت نظارت استاد فلکی تبریزی صورت پذیرفت، یکی از بلندترین دیوارهای تاریخی کشور به شمار میآید و بدون هیچ تردید، از شاهکارهای سبک آذری در معماری ایرانی است که شأن و جایگاه ارزشمندی در میان بناهای اسلامی دارد، بهویژه آنکه محراب مسجد را بهنوعی میتوان بزرگترین محراب در مساجد اسلامی برشمرد.
بخش تاریخی این بنا شامل ایوان تاقپوش به پهنای ۱۵/۳۰ و حمال تاقی استوانهای عظیمی به ضخامت ۴/۱۰ متر است که بهعنوان شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه برجایمانده است. طاق بزرگ این بنا پیش از ویرانی طبق برآوردها ۳۰ متر عرض و ۲۶ متر ارتفاع داشت. در منابع تاریخی آمده است که علیشاه دستور ساخت این طاق را بهگونهای صادر کرد که پس از اجرا از طاق کسری بزرگتر باشد. عجله در اجرای دستور حاکم باعث شد تا پی ریزی بنا از استحکام مناسبی برخوردار نباشد و خیلی زود به دلیل نشست شالوده، در بخشهایی با فروریزی طاق مواجه شویم.
پی و شالوده بنا حدود ۷ متر عمق دارد و ضخامت دیوار اصلی که متشکل از دو دیوار داخلی عریض که توسط طاقهایی به هم اتصال یافته۱۰ متر است.
در ساختار نخست، مجموعه دربردارنده مدرسه، مسجد و خانقاه بود که در جریان زلزله ویرانگر تبریز در قرن دهم بخشهای وسیعی از آن بهمانند بسیاری از نقاط شهر ویران شد.
روند بازسازی ارگ در طول تاریخ با توجه به عظمت بنا وعدم توانایی و عزم لازم برای این منظور و نیز قرار گرفتن شهر تبریز در کانون تحولات سیاسی چندان با جدیت پیگیری نشد و ماهیت ویران بنا رهاشده ماند و تنها بخشهایی از آن برای کاربریهای خاص و موقت موردتوجه قرار گرفت. ازجمله در ابتدای دوره قاجاریه مسجد و محوطه آن به انبار غلات و مهمات نظامی تبدیلشده و حصاری دور آن کشیده شد. قرارگیری این حصار، نام مسجد علیشاه را به ارگ علیشاه تغییر داد.
با وقوع مجموعه جنگهای ایران و روسیه در خلال سالهای ۱۱۸۲ تا ۱۲۰۲ و جنگ ایران و بریتانیا در سال ۱۲۳۵ خورشیدی، محوطه ارگ به پادگان نظامی تغییر ماهیت داد و طی فرمانی که عباس میرزا، ولیعهد قاجار صادر کرد در محوطه آن سربازخانه، قورخانه، مخزن مهمات و کارخانه ریختهگری و توپریزی بنا شد. همچنین بازسازی و بهینهسازی نقبهای ارگ در دستور کار قرار گرفت و سه رشته دالان از ارگ به شنبغازان، ربع رشیدی و کرانه رودخانه آجیچای به بهرهبرداری رسید.
تغییرات وارد آمده در دوره عباس میرزا شمایل واقعی قلعه را تغییر داده و آن را از ترکیب اولیه خود بهعنوان مسجد دور میسازد. بهگونهای امروزه بهسختی میتوان این بنای تاریخی را چیزی غیر از یک ارگ نظامی تصور نمود
در اوایل عهد محمدشاه در محوطه ارگ عمارت کلاهفرنگی احداث شد. با آغاز استبداد محمدعلی شاه و شدت گرفتن جریان ضد مشروطهخواهی توسط او، تبریز به یکی از مهمترین خاستگاههای مخالفت با دربار قاجاریه تبدیل شد و مشروطه خواهان به رهبری ستارخان و باقرخان ارگ علیشاه را مقر دفاعی خود از شهر تبریز نمودند. پسازاین جریان مردم تبریز از موضع دفاعی ارگ به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و صدمات فراوانی به ارتش روس وارد نمودند؛ اما درنهایت با سقوط تبریز و اشغال آن در سال ۱۲۹۰ خورشیدی، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند و صدمات فراوانی به آن وارد ساختند.
جدای از این مسیر تاریخی که سرشار از تلفات و صدمه بود، در عصر مشروطه بنای مدرسهای تحت عنوان نجات در محوطه ارگ گذاشته شد که آن را بایستی یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی برشمرد، همچنین احداث سالن نمایش شیر و خورشید از دیگر بناهای این دوره تاریخی است که بایستی به آن اشاره نمود.
روند تغییرات در زمان پهلوی ادامه یافت و در دوره سلطنت رضاشاه قسمتی از تپه اطراف ارگ بهصورت باغ و گردشگاه عمومی درآمد. همچنین بخشهای الحاق شده به دیواره تاریخی ارگ و قسمتهایی از ساختوسازهای دوره قاجاریه تخریب و همزمان در ۱۵ دی ۱۳۱۰ ارگ و محوطه تاریخی آن با شماره ۱۷۰ به فهرست آثار ملی ایران افزوده شد.
با فروپاشی رژیم پهلوی، در سالهای نخست جمهوری اسلامی طرح احداث مصلای بزرگ تبریز به تصویب رسید و در نخستین گام در سال ۱۳۶۰ دیوار شمالی عهد ایلخانی و پلکان قاجاری تخریب شد و حریم تاریخی ارگ مورد تجاوز قرار گرفت. دو دهه بعد در سال ۱۳۷۶ درنتیجه اجرای طرح توسعه مصلای تبریز خاکبرداری عمیق در محدوده شرقی ارگ به تخریب کامل زیرساختهای مسجد علیشاه انجامید.
موج سوم تخریب این بنای تاریخی با قصد پالایش مسجد علیشاه در خلال سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۱ به وقوع پیوست و درنتیجه آن تمامی آثار مرتبط با دوره قاجاریه از بنای قدیمی ارگ زدوده شد.