• امروز : یکشنبه - ۱۳ آبان - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 3 November - 2024

::: آخرین مطالب

در ستایش یک انتخاب احمد دهقان آرامگاه فردوسی بازگشت به انتها از ازل تا ابد مروری کوتاه بر وقایع ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ برای صیانت از نام خلیج فارس نیازمند عزم ملی هستیم درباره پوشش و لباس زنان در جزیره کیش درنگی بر حق حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی پیشینه تاریخی رادیو در تهران سینما صنعتی زندگی و مرگ افشار طوس پارسه بازشناسی نمادهای انسانی نوروز سیمای جهانی نوروز ایرانی نمادشناسی سفره هفت‌ سین و نوروز نوروز، جشنِ رستاخیز نظام اسطوره‌ای نوروز جشن آتش‌ افروزان درس‌ گفتار تئاتر شهر و عناصر پیرامونی حواس پرتی درس گفتار سینما و سینماداری در خیابان لاله‌زار کلیمیان ایران مشروطه ایرانی تکیه دولت، آغاز تا سرانجام تکیه دولت دفتر شناخت محله اودلاجان دفتر راهنمای تخصصی خانه موزه مقدم شناخت‌نامه | میرزاده عشقی درس گفتار کوچه اتابک دفتر راهنمای تخصصی موزه ایران باستان درس گفتار کوچه دندانساز درس گفتار باغ علاءالدوله جمع‌خوانی درباره تهران درس‌ گفتار کوچه پشت شهرداری درس گفتار باغ لاله‌زار سفرنامه مصور ناصرالدین شاه به فرنگ ایران و ظرفیت پنهان گردشگری شیعه اصول رهبری استراتژیک همچنان نیازمند گفتگو هستیم مروری کوتاه بر وقایع ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ پرونده ویژه «خیر قرآنی» را در فصلنامه آوای خیر ماندگار بخوانید چهار عنوان کتاب با موضوع تاریخ تهران منتشر شد تهران چیست و تهرانی کیست؟ روی خط تردید مهاجرت، عامل بقا و زوال تهران است نشست تخصصی شناخت باغ لاله‌زار برگزار شد. خانه ارغوان ارگ کریم‌خان زند سیمای معماری شهری تهران

4

پشت دیوارهای شهر

  • کد خبر : 1455
  • 15 مهر 1400 - 23:45
پشت دیوارهای شهر
زاکانی نه تنها توان اجرایی قابل قبولی در سابقه خود ندارد، بلکه فاقد دانش مدیریت شهری نیز می‌باشد. این تنها نقطه ضعف او در احراز این پست نیست، زاکانی پیش از مدیریت بر شهر تهران، نیازمند مدیریت بر شهرداری تهران است.

انتخاب همکاران سازمانی از بدیهی‎ترین حقوقی است که یک مدیر از آن برخوردار است. محروم و محدود ساختن هر مدیری از این حق قانونی، در عمل به تضعیف سازمان مربوطه منجر و آن را از پاسخگویی در قبال مردم و نهادهای نظارتی باز می‎دارد

در نقطه مقابل ذی‎نفعان سازمانی، اعم از کارکنان، مردم و منتخبانشان این حق را دارند که از مدیران ارشد انتظار شناخت کامل چالش‌ها و ظرفیت‌ها، انتخاب درست و استفاده مناسب از منابع انسانی داخلی سازمان را داشته باشند.

شهرداری تهران، سازمانی با دامنه تاثیرگذاری ملی است و ماموریت‌های آن به حدی گسترده است که گاه شهردار یک منطقه یا رئیس یک سازمان را در موقعیتی همتراز با یک وزیر قرار می‌دهد. این توان بالای ماموریت به همراه جایگاهی که این نهاد اجتماعی در مدیریت پایتخت ایران بر عهده دارد، همواره آن را در فهرست مهم‌ترین و استراتژیک‎ترین سازمان‎های عمومی غیردولتی قرار داده است. آنگونه که حاکمیت از بدو شکل‎گیری نهاد بلدیه تاکنون، همواره معتمدترین نیروها و نزدیک‎ترین افکار به خود را بر مسند آن نشانده و اگر به هر طریق فردی خارج از این دایره، زمامدار امور آن شده باشد، به هر شکل ممکن آن را برنتابیده و از ادامه فعالیت آن جلوگیری به عمل آورده است.

بررسی تاریخ این نهاد عمومی در بیش از یکصد سال گذشته نمونه‌های مشخصی از رواداری حکومت با شهرداران همفکر و برنتابیدن آن با شهردارانی را گواهی می‌دهد که متفاوت از خوانش حاکم عمل کرده‌اند.

مدیریت کنونی شهر تهران چالش‎های بسیاری پیش‎رو دارد. دکتر علیرضا زاکانی دور از انتظارترین گزینه برای انتخاب به عنوان شهردار تهران بود، اتفاقی بعید که وقوع آن حتی بسیاری از اعضاء شورای شهر ششم را نیز به شگفتی و واکنش واداشت.

رفتار شهردار تهران نیز در همین مدت زمان کوتاه، بر نگرانی کارشناسان حوزه شهر افزوده است. موضع‎گیری‎های غیرکارشناسی، انتخاب مدیران ارشد از بیرون بدنه شهرداری و اغلب ناهمگون با ماموریت سازمانی و… از جمله این موارد است.

شهرداری تهران، علیرغم انتقادهای فراوانی که به فرتوت بودن و ناکارآمدی سازمانی آن وارد است، مجموعه توانمندی از نیروهای کارآزموده، متخصص و متعهد را در اختیار دارد که می‎توان با اتکا به آن، تحول شهری و اجتماعی را تحقق بخشید. اساسا در شهرداری تهران، آن چیز که بیش از تغییر مدیران ارشد و میانی، نیاز به تغییر و اصلاح دارد، ساختار اداری و بروکراسی حاکم بر رفتار کارکنان و مدیران آن است.

شهرداری نهادی نیست که با بخشنامه و دستورالعمل بتوان آن را مدیریت کرد، این سازمان حتی در نیروهای صف، با استراتژی مقاومت در برابر تغییر آشنا است. عدم شناخت کافی از توان سازمانی این نهاد عمومی و بی‌توجهی به رفتار مدیریت بومی شده در آن، می‎تواند مقاومت شکل گرفته در برابر تصمیمات کلان را به آنجا برساند که در عمل، شهرداری را به سازمانی بی‌تحرک و بودجه‌خوار تبدیل کند. در نقطه مقابل با شناخت ظرفیت‌ها و توان‎افزایی نیروها می‎توان دوران پر رونقی از مدیریت شهری را تجربه نمود.
به نظر می‌رسد انتصابات شهرداری در دوران جدید مدیریتی نشان از نوعی بی‎اعتمادی به نیروهای درون سازمانی دارد. به غیر از یک مورد، هیچ یک از معاونین و مدیران ارشد، از بدنه شهرداری انتخاب نشده‎اند. این روند در انتخاب شهرداران مناطق هم به نوعی دیگر تکرار شده است. در مورد اخیر، از قرار معلوم همانگونه که ناصر امانی هم بیان کرد، آقای قاری قرآن حتی در جریان انتخاب هم نبوده است و بدون اطلاع او حکم شهرداری منطقه تاریخی و ارزشمند ۱۲ معروف به قلب تهران به نام او ابلاغ شده است. این رویه که به طور قطع از سوی شهردار، رئیس شورا و شاید خود آقای قاری قرآن تکذیب خواهد شد، بسیار خطرناک است.

این رفتار و نامه‌عدم تمایل فرد منصوب به حضور در مدیریت شهری پایتخت، بیانگر نکته دیگری نیز هست و آن اینکه آقای شهردار تا پیش از ابلاغ حکم هیچگونه مذاکره‎ای با کاندیداهای مورد نظر انجام نداده‎اند. طبعا آن‌ها نیز هیچ برنامه مدونی به شهردار و تیم مرکزی مدیریت شهری تقدیم نکرده‎اند. انتخاب سریع شهردار جایگزین، این گمانه‌زنی را قوی‎تر می‎کند و به این شائبه که ایشان نیز برای مدیریت قلب تاریخی پایتخت فاقد هرگونه برنامه مشخصی است، دامن می‎زند و این مدل رفتاری را به مناطق و سازمان‎های دیگر تسری می‎دهد.

البته این رفتار چندان دور از ذهن نیست. با اتفاق رخ داده، به نظر دیگر تعبیر قرارگاه را نباید در حد یک واژه در نظر گرفت و آن را بایستی مدل سازمانی موردنظر برای مدیریت جدید این نهاد عمومی و اجتماعی قلمداد کرد. این تفکر که شکل اجرایی پیدا کرده است، اتخاذ یک استراتژی خطرناک است که در عمل محکوم به شکست خواهد بود. اما منابع و فرصت‎های بسیاری را نیز به همراه خود زائل خواهد نمود.

مدیریت قرارگاهی، مدیریت نظامی است که برای حوزه‎های شهری و محیط‎های غیرنظامی توصیه نمی‎شود. شیوه‎ای که علیرغم تجربه‌های تلخ و زیانبار آن، همچنان در میان اصولگرایان طرفداران بسیاری دارد و از هیچ فرصتی برای اعمال آن دریغ نمی‎کنند.

اختلاف شکل گرفته میان اعضاء شورا و شهردار پایتخت، نخستین و به طور قطع آخرین اختلافی نیست که روی داده و از قضا تکذیب هم می‎شود. بگذریم از این که افکار عمومی و کارشناسان حوزه مدیریت شهری برداشت خود را بر هر تکذیب یا پیوست دیگری ترجیح می‎دهند. برداشتی که اغلب ناظر به داده‎های صحیح و معتبر است.

موردی که بایستی به آن توجه داشت و همواره کم اهمیت انگاشتن آن در طول ادوار گذشته چالش‌های بزرگی را موجب شده، رابطه‌ای است که شورای شهر با سازمان شهرداری دارد.

برگزیدگان مردم در شورای شهر، این حق را برای خود قائل هستند که به عنوان سیاست‎گذار و ناظر بتوانند در امورات مدیریت شهری حتی در بی‎اهمیت‎ترین آن‌ها اعلام‎نظر و اعمال قدرت نمایند. در نقطه مقابل مدیریت شهری تلاش دارد تا در هر لایه‌ای از سلسله مراتب خود نسبت به این نظارت و اعمال نظر مقاومت نشان دهد.

اعتراض مداوم اعضاء شورا به بی‌توجهی مدیران شهری به مصوبات خود، شکل عمومی این چالش است. نمودهای جدی‎تر از این اختلاف دیدگاه و رفتار در جلسات خصوصی و پشت درهای بسته به وقوع می‎پیوندد که هر از گاهی خبرهایی از آن منتشر می‌شو‎د. خبرهایی که علیرغم تکذبیه‎های معنادار شوراییان، کسی در اصالت آن‌ها شک و تردیدی به خود راه نمی‎دهد.

استراتژی کسالت و بیماری که تاکنون توسط رئیس شورا و شهردار تهران اتخاذ شده، روشی است که به نظر برای عبور از بحران مواجهه افکار عمومی با تنش ایجاد شده میان مدیریت شهری و اعضاء شورای شهر انتخاب شده و به تدریج کارکرد خود را از دست می‌دهد.

فرایند غیرقانونی و سرشار از ابهام انتخاب شهردار، نشان از برتری قدرت او در نظام تصمیم‎گیری دارد. به این معنا مدیریت شهری فقط در فرم و صورت تابع شورا خواهد بود و در عمل شورای ششم با مدیریت مهدی چمران و میانداری اعضاء با سابقه آن، از شورای شهر به شورای شهرداری تبدیل خواهد شد. همانگونه که در دوران مدیریت محمدباقر قالیباف و محمود احمدی‎نژاد اینگونه بود.

شورای ششم در همین مدت زمان کوتاه نشان داده که به بهانه آزادی عمل، توان و احتمالا قصد دخالت در امور مدیریت شهری را ندارد. تحمیل شهردار از سازمان‎های فرادست به این شورا که به تایید غیر رسمی رئیس آن نیز رسید، وزن و اعتبار این شورا را آنچنان پایین آورده که در عمل نمی‌توان انتظاری از آن داشت.

نکته مهم آنکه بر خلاف اعضاء شورای شهر، شهردار تهران و مدیران ارشد، بدنه مدیریت میانی در سازمان شهرداری پایدار است. این بدنه به تجربه آموخته که در برابر تصمیماتی که مغایر با نظر اوست چگونه مقاومت کرده و فرایند اجرای آن را طولانی و گران سازد. آن‌ها به خوبی این مهارت را در کنار بسیاری دیگر از مهارت‌ها آموخته‌اند و آن‌ها را به کار می‌برند.

سازمان‎هایی به مانند شهرداری تهران که سابقه دیرینه تاسیس دارند، از رفتارهای بومی شده‌ای برخوردارند که شناخت آن جز با تجربه حاصل نمی‌شود. برای مدیریت بر این رفتار دو شیوه معمول است. نخست انتخاب مدیرانی از جنس همین رفتار سازمانی است که بعید است رویکرد شورای ششم معطوف به آن باشد.

وجه دوم مدیریتی است که آقای شهردار و دیگرانی چون محمدباقر قالیباف و احمدی‎نژاد به آن ارادت دارند. شیوه بوذر جمهری که نظام تصمیم‌سازی و حتی اجرا را تحت مدیریت کامل خود می‎خواهد. کارنامه خروجی این شیوه رفتاری، نسبت مشخصی با کاریزمای شخصی و دامنه اعتبار و تخصص مدیران ارشد دارد.

شورای ششم شهر تهران با انتخاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار برگزیده، به نظر می‌آید که نخستین اشتباه استراتژیک خود را به انجام رسانده است. برگزیدگان این شورا، در آزمون انتخاباتی غیررقابتی که شائبه مهندسی شدن داشت، نه تنها نتوانستند توفیق چندانی در جذب آرای عمومی داشته باشند، حتی پایگاه سیاسی و اجتماعی خود را نیز به طور معناداری از دست داده‎اند.

علیرضا زاکانی به اندازه محمدباقر قالیباف با شهر، شهرسازی و نظام تصمیم‎سازی شهری بیگانه است. با این تفاوت که قالیباف از تجربه بیشتری در مدیریت کلان برخوردار بود. در حالیکه زاکانی نه تنها توان اجرایی قابل قبولی در سابقه خود ندارد، بلکه فاقد دانش مدیریت شهری نیز می‌باشد. این تنها نقطه ضعف او در احراز این پست نیست، زاکانی پیش از مدیریت بر شهر تهران، نیازمند مدیریت بر شهرداری تهران است.

همانگونه که بیان شد، انتظار همراهی مدیران میانی و نیروهای صف در شهرداری تهران با برنامه‎های مبهم زاکانی بسیار اندک است.

شیوه تایید صلاحیت زاکانی و مرتبط‌سازی مدارک او برای احراز سمت شهردار تهران، هموارترین مسیری بود که تاکنون شورای ششم پیموده است. شورایی که به غیر از سه نفر، بقیه اعضاء آن نخستین حضور خود را در پارلمان شهری و بسیاری از آن‌ها نخستین تجربه مدیریت کلان را تجربه می‎کنند، در روزهای پیش‎رو چالش‎های جدی‎‌ای پیش رو خواهد داشت و چه بسا به مانند دوران مدیریت قالیباف، آقای زاکانی نیز به این نتیجه برسد که سطح دسترسی اعضاء شورا را به مدیران خود پایین آورده و با انتخاب یک مدیر واسط میان شورا و مدیریت شهری در عمل انقطاع این رابطه را رقم بزند.

لینک کوتاه : https://rahimnavaz.com/?p=1455
  • نویسنده : مرتضی رحیم‌نواز
  • 23 بازدید

برچسب ها

پیشنهادهای مرتبط

28مرداد
روی خط تردید
نگاهی بر سیر فراقانونی تایید صلاحیت شهردار تهران

روی خط تردید